قله کهار و زندهشدن خاطره نخستین صعود
چند روز پیش در نمایشگاه دوربینهای دیجیتال تهران کاملا اتفاقی یکی از همنوردان اولین برنامه جدی کوهنوردی خودم رو دیدم؛ جناب آقای اسدی از کوهنوردان جوان و قدیمی که به قول ایشان وقتی من یه بچه دبیرستانی بودم، افتخار داشتم به همراه جمع دیگری از کوهنوردان به قله کهار صعود کنم. جناب اسدی لطف کردند و عکسی پرخاطره از آن برنامه برایم فرستادند.
نفر اول نشسته از چپ منم! انگار اومدم سر تمرین هندبال یه نگاهی به لباس و کفش من بندازید! با همون لباسی که میرفتم تمرین و همون کتونیهای سالن اومدم قله ۴۰۵۰ متری کهار! تازه چون گفتند هوا خیلی سرده مجبور شدم کت سربازی برادرم رو قرض بگیرم خداییش وقتی انگیزه باشه کمبود امکانات و حرفهایی از این دست بهانه است. البته این به معنی در نظر نگرفتن جانب احتیاط نیست.
اون شب تو جانپناه (البته فکر کنم به من جا نرسید بیرون موندم) تا صبح خوابم نبرد. فکرش رو بکنید اولین تجربه شب مانی تو کیسه خواب سربازی هیئت کوهنوردی که فقط اسم کیسه خواب رو یدک میکشه و تقریبا چیزی ازش باقی نمونده، توقع خوب خوابیدن یه مقدار زیاده!
یادمه وقتی برگشتم خونه برای اولین و آخرین بار تو زندگیم (تا به اکنون) نزدیک ۲۰ ساعت پیوسته خوابیدم و شنبه مدرسه رو پیچوندم که البته دردسرساز شد
تشکر ویژه از علی رضا اسدی عزیز که باعث شد این خاطره شیرین دوباره زنده بشه