مشارکت در رویدادها و فعالیت‌های شخصی

دوچرخه سواری از آستارا تا استارباد به نام دکتر منوچهر ستوده

تصمیم گرفتیم برای گرامیداشت یک مرد رکاب بزنیم… در نوار ساحلی دریای مازندران… مسیری که در کتابش «از آستارا تا استارباد» بدان اشاره کرده است. با دوچرخه… در شهرها و روستاهای مسیر به یاد و نام این مرد و تقدیر از کتابش درخت بکاریم… ۱۰۰ درخت به مناسبت ۱۰۰ سال عشق به ایران زمین…

گرامیداشت دکتر ستوده

کاشت درخت در حاشیه دریای کاسپین

خوشبختانه و با یاری دوستان عزیز گیلانی و مازندرانی، این مرحله از سفر با موفقیت به پایان رسید و ما توانستیم طی ۴روز ۵۲نهال در شهرها و روستاهای مسیر بکاریم.

سعید زهری

گروه دوچرخه‌سواران ستاد بزرگداشت یکصدمین سال‌روز تولد دکتر ستوده تصمیم گرفت مسیری که در کتاب “از آستارا تا استارباد” بدان پرداخته شده است را با دوچرخه بپیماید و در شهرها و روستاهای مسیر به یاد و نام ایشان درخت بکارد. ۱۰۰درخت به مناسبت ۱۰۰سال عشق به ایران زمین.

نوشته های مشابه

کاشت درخت شمال ایران

سفر ما از تهران به مقصد آستارا با سه نفر شروع شد: پرویز شجاعی پارسا، سعید زهری و محمد گائینی همراه با دو دوچرخه! با توجه به مسولیتی که بر عهده ما گذاشته شده بود مبنی بر کاشت درختان در مسیر، لازم بود یک نفر پشتیبان و هماهنگ‌کننده با ماشین همراه گروه باشد.

باربند دوچرخه

طبق برنامه مسیر آستارا تا استارباد (گرگان امروزی)، در سه مرحله پیموده خواهد شد که این مرحله اول و شامل مسیر آستارا تا رامسر بود.

دوچرخه‌سواری حاشیه دریای مازندران
در روز دوم سفر، مینا کامران و مصطفی احمدی به گروه اضافه شدند.

شهرها و روستاهایی که در هر کدام از آن‌ها بین یک تا شش درخت کاشته شد، به ترتیب زمانی عبارتند از: آستارا، لیسار، تالش، اسالم، پره‌سر، پونل، ماسال، بقعه شیخ‌زاهد (در میانه‌های راه ماسال به فومن)، فومن، ماسوله، شفت، رشت، چولاب، ابراهیم‌سرا، آستانه اشرفیه، صفارود، رامسر، کلاچای، رودسر و لاهیجان.

کاشت درخت در شهرداری آستارا
کاشت اولین درخت در آستارا با حضور مسئولان شهرداری و خبرنگاران.

اولین آشنایی با دکتر منوچهر ستوده

اولین بار نام منوچهر ستوده را از زبان دوست عزیزم احد فتاحی شنیدم. زمانی که برای دیدار با استاد، راهی خانه ییلاقی‌اش در روستایی در میانه‌های جاده چالوس می‌شد. صد افسوس من در آن دیدار نتوانستم همراهشان شوم.

جاده جنگلی شمال

بعدها بیشتر در مورد این شخصیت ماندگار ایران‌زمین خواندم تا این‌که طی چند ماه گذشته با تلاشی که جمعی از دوستان برای برگزاری جشن یکصد سالگی دکتر ستوده آغاز کردند همراه شدم. قرار شد در بخشی از این بزرگداشت به عنوان دوچرخه‌سواران مسیر حاشیه جنوبی دریای مازندران همراه شوم.

رکابزنی

دکتر منوچهر ستوده که امسال صدمین سال زندگی پربارش را سپری می‌کند، هر چند دکترای ادبیات فارسی دارد اما از جغرافیدانان و ایران‌شناسان شهیر این سرزمین است و در سال ۱۳۸۵ به عنوان چهره ماندگار معرفی شدند.

رکابزنی ماسال

گنجینه تالیفات و پژوهش های دکتر ستوده

بیش از ۵۰ جلد کتاب و صدها مقاله ماندنی از ایشان به چاپ رسیده که بیشتر آن‌ها به عنوان مرجع شناخته می‌شود. یکی از مشهورترین کتاب‌های دکتر ستوده «از آستارا تا استارباد» نام دارد که از نظر خودش، گل سرسبد تألیفات او بوده است. وی در مورد چگونگی شکل‌گیری نگارش این کتاب چنین می‌گوید:

کاشت درخت تالش

«انجمن مفاخر یا همان انجمن آثار ملی، به فکر افتاد که این آثار تاریخی مملکت را ضبط و ثبت بکند. یک جایی بنویسند که از بین نرود. این‌ها این کار را که کردند، آقایانی که در شورا بودند، بنده را قبول کردند که بروم روی شمال ایران کار کنم.

مقبره دکتر معین

قرعه‌ی فال به اسم من دیوانه زدند. بنده هم از آستارا گرفتم همین‌طوری حاشیه‌ی دریا را مطالعه کردم، رفتم تا خلیج حسین‌قلی که این حدودا ۲۲ تا ۲۳ سال طول کشید.»

دوچرخه‌سوار در جنگل

کنجکاوی مردم برای این ببینند ما که هستیم و برای چه آمده‌ایم… و فرصتی مغتنم برای معرفی یک استاد تمام‌عیار ایرانشناسی…

استقبال مردم رشت

شهردار جوان رشت هم به احترام دکتر ستوده آمد و از این حرکت حمایت کرد، مانند شهرداران لیسار، تالش و آستانه که هم‌گام مردم شدند.

کاشت درخت شهردار رشت

دانش‌آموزان نوجوان رشتی، این بار کلاس جغرافیای خود را در سبزه میدان و با خواندن صفحاتی از کتاب از آستارا تا استارباد برگزار کردند.

کلاس جغرافیا سبزه میدان رشت

توضیحات پرویز عزیز که اینقدر با عشق و علاقه استاد ستوده رو به مردم معرفی می‌کرد که ناخواسته چند بار پرویز ستوده صداش کردم!

پرویز شجاعی پارسا

همه به احترامش آمدند و یادگاری به نشانه قدرشناسی نوشتند. آن‌ها که سواد داشتند، چند کلمه ای نوشتند و آن ها هم که قدیمی‌تر بودند، اثر انگشتی از خود به یادگار گذاشتند.

استقبال افراد مسن

مارش نظامی در خانه میرزا کوچک خان به احترام دکتر منوچهر ستوده

یک درخت هم سهم خانه میرزا کوچک خان جنگلی بود. در آن دقایقی که مارش نظامی میرزا در خانه‌اش زیر آسمان ابری گیلان نواخته میشد، حال و هوای خوبی داشتم.

خانه میرزاکوچک خان رشت

احساس غرور کردم و به مردمم می‌بالیدم از این که هنوز قدرشناسی و احترام به بزرگان عاشق این سرزمین را در جای‌جایِ این خاک مقدس زنده نگه‌داشته‌اند.

مارش نظامی خانه میرزاکوچک خان

کاشت آخرین درخت در لاهیجان و در همان مدرسه‌ای که دکتر منوچهر ستوده در سال ۱۳۲۰ در آن تدریس می‌کرده است با حضور مهدی مخمر یکی از شاگردان لاهیجانی وی در همان سال‌ها. ایشان امروز ۸۰سال سن دارند!

شاگرد دکتر ستوده

علی‌رغم وجود آدم‌هایی کوته‌فکر که تلاش دوستانمان در برخی شهرها مانند شاندرمن ماسال و رامسر را برای برگزاری مراسم ویژه نقش بر آب کردند، اما در بیشتر شهرها همکاری مردم و مسئولین قابل توجه و فراتر از انتظار بود.

زهری و گائینی

اعتقاد دکتر ستوده به وحدت اقوام مختلف ایرانی

در بخش‌هایی از مصاحبه‌ی خواندنی مجله گیله‌وا با دکتر ستوده از قول ایشان نکات جالبی مطرح می شود:

«من مثل‌های سمنانی را که چاپ کردم، یک جلد کتاب شد. یکی از آقایان سمنانی آمده از من اجازه بگیرد که روی آن کار کند و گسترش دهد. ایشان آمد و گفت که باید این زبان (سمنانی) را بکنیم زبان تدریس. گفتم عجب کاری! زبان تدریس یعنی چه؟ آخر زبان تدریس معنی ندارد. زبان تدریس ما، زبان فارسی‌ست. چیز دیگر نیست.»

مه جاده فومن و رشت

سفر منوچهر ستوده از آستارا تا گرگان

در آن سال‌ها و با توجه به امکانات موجود و نبود راه‌های دسترسی در بیشتر نقاط، رسیدن به مناطق مورد نظر کار بسیار دشواری بوده است. دکتر منوچهر ستوده یکی از خاطرات خود را در سفر به قلعه رودخان چنین نقل می‌کند:

دوچرخه‌سواری رشت

«می‌خواستیم برویم به قلعه‌روخان فومن، ماشین را گذاشتیم و رفتیم. اتفاقا شب بارندگی شدیدی بود. آن‌جا که من رفتم چهار نفر از شاگردان و رفقای هنرهای زیبا با ما همکاری می‌کردند. تمام منطقه‌ای که آن‌جا کشیدیم با چتر بود. چهار شب آن‌جا ماندیم، هر شب مرتب تا صبح باران بود. صبح آمدیم ماشین را برداریم. سیل زده بود و رفته بود تو ماشین، آب‌گرفته و عرض به خدمت‌تان تازه این را پاک کردیم، روشن نشد.

خانواده حسن محیط

از رشت آدم آوردیم تا ماشین را درست کردیم و راه انداختیم. بالاخره توانستیم دنبا‌ل‌اش را بگیریم و برویم. رسیدیم و دیدیم حالا می‌خواهیم از آب رودخانه عبور کنیم. از یک ده، پنج-شش خانوار طناب آوردند، چوب آوردند تا توانستند ما را از آب رودخانه عبور بدهند. همه آمدند و کمک کردند. خوب، از این مصیبت‌ها دارد. این‌ها چیزی نیست که جزء سختی‌های زندگی حساب بیاید.»

جنگل صفارود رامسر
باران بهاری جنگل صفارود رامسر نه ما را متوقف کرد و و نه میزبانان نازنین رامسری را.

همه جای ایران سرای من است

دکتر ستوده در جایی دیگر عنوان می کنند: «مملکت را باید به یک چشم نگاه کرد. همه جای ایران سرای من است، که نیک و بدش از برای من است.» در مورد وجه تسمیه‌ها، نام مکان‌ها و تغییر آن‌ها هم نکته جالبی دارند که برای شخص من تلنگر خوبی بود:

تفکر

«این اعلام جغرافیایی از صبح تا غروب آدم برمی‌خورد. به خصوص الان که آقایان افتاده‌اند به جان این اعلام جغرافیایی. تنکابن، تنکابن است. حدودش هم معین است. بنده و شما الان توی تنکابن نشسته‌ایم. می‌آید می‌نویسد شهسوار! بدون این‌که دقت کند که شهسوار یعنی یک دسته کُرد که از شهسوار در کرمانشاه آوردند این‌جا.

طبیعت گیلان

این‌ها همه را پدر سپهسالار آورده این‌جا که این‌جا را آباد کنند. جنگل بوده، جنگل‌های سر به فلک کشیده. این‌ها را می‌گفتند شهسوار. الان در جنوب غربی خود تنکابن، شهسوارمحله هنوز هست. خوب برو این را دقت کن.

کودکان فرهنگی

شهسوار کیست؟ چیست؟ به رضاشاه چه؟ از اسب پیاده شده (اشاره به وجه تسمیه ساختگی که برای شهسوار نامیدن تنکابن آورده شده)

نه شعوری. نه عقلی. نه منطقی. چیزی پشت این‌ها نیست. یک اعلامی را که شش تا هفت هزار سال عمر دارد، بی‌خودی عوض کنیم. در آخر، همه‌اش به ضرر ما تمام می‌شود.»

دوچرخه‌سواری لیسار

همراهان ما در برنامه رکابزنی گرامیداشت دکتر منوچهر ستوده

  • * محمدکاظم حلاج ثانی عزیز، همسر محترم و خانواده دوست‌داشتنی‌اش که برای ما سنگ تمام گذاشتند.
  • * حسن محیط بزرگوار که با متانت خاص خودش آرامش را به گروه هدیه کرد. پیوستن فرزندش، آرین محیط به گروه در روز سوم سفر انرژی مضاعفی به ما بخشید.

خانواده کاظم حلاج‌ثانی

  • * آقای کسایی از فعالان گردشگری و جواد هادی زاده عزیز در رشت اولین کسانی بودند که بنر یادبود برنامه را امضا کردند. این بنر در روزهای بعد محل عرض ارادت به دکتر و تلاش ارزنده‌اش برای ثبت داشته‌های این سرزمین شد.
  • * محمود عباسیان در بندر انزلی که پشتیبان نامحسوس ما بود، بسیار تاثیرگذار و پیگیر. هر تماس تلفنی از طرف آقامحمود حاوی یک خبر خوب بود برای گروه و کلی انرژی به همراه داشت.

تقدیر از دکتر ستوده

  • * میلاد پزنده‌کار که با دوچرخه‌اش در رشت همراه شد و البته راهنمای ما در رشت‌گردی و معرفی جاذبه های شهر.
  • * حمید قزلو، دینا چراغوند و دوربینشون برای مستندنگاری برنامه‌ها هر چند که هنوز فیلم رو نداده ببینیم.
  • * آرش نورآقایی عزیز که ایده برگزاری جشن یکصدمین سال بزرگداشت دکتر منوچهر ستوده را با کمک دوستان عملی می‌کند.
  • آرش نورآقایی

و عزیزانی که همراهیمان کردند حتی با یک لبخند و خسته نباشید که از تک‌تک آن‌ها سپاسگزاریم.

آخرین تصویری که دوربین من در این سفر ثبت کرد: در مسیر بازگشت به تهران، یکی از دوچرخه‌ها از روی باربند به کنار اتوبان پرتاب شد و بیش از ۸۰ درصد خسارت دید! علی‌رغم شوک بزرگی که به گروه وارد کرد اما همه خوشحالیم که به کسی آسیبی نرساند.

دوچرخه خراب

توضیح تکمیلی: مرحله دوم و سوم رکابزنی آستارا تا استارباد ادغام شد و از ۲۹خرداد تا ۳تیرماه در مسیر گرگان تا تنکابن رکاب زده‌شد. هم‌چنین جشن تولد یکصدسالگی دکتر منوچهر ستوده با حضور خود ایشان یعنی ۲۸تیرماه ۹۲ در باغ نگارستان تهران با حضور شمار زیادی از علاقمندان ایران زمین برگزار شد.

بلوار کازینو رامسر

محمد گائینی

اینجا تلاش می‌کنم بخشی از مشاهدات خودم رو با شما درمیون بذارم. معتقدم که هر آن‌چه ثبت بشه و با دیگران به اشتراک گذاشته بشه، ماندگار میشه و «ایران را بگردیم...» بهانه‌ایست برای این که تنبلی رو کنار بذارم و بیشتر بخونم و بیشتر بنویسم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

دکمه بازگشت به بالا