سفر دوم کمک به مناطق زلزله زده ورزقان در آذربایجان شرقی
پس از انجام اولین سفر به مناطق زلزله زده آذربایجان و توزیع کمک های دوستان در روستاهای آسیب دیده، با توجه به پولی که باقی مانده بود سعی بر این داشتیم که با کسب اطلاعات دقیق تر و مشخص شدن نیازهای جدید، سفر دوم هدفمند تر انجام شود.
آماده شدن برای سفر دوم:
از آن جایی که فصل سرما در پیش بود بیشترین تمرکز ما برای تامین وسایل گرمایشی و تهیه لباس گرم بود.
برای تهیه بخاری سه گزینه نفتی، برقی و گازی (کپسول) در دست داشتیم.
در مراجعات جداگانه و متعدد به بازار تهران که حداقل در ۵ اکیپ و زمان متفاوت انجام شد و با تحقیقاتی که از افراد فنی در این زمینه داشتیم و هم چنین تماس های متعدد با گروه های کمک رسان دیگر و بومیان نزدیک به منطقه زلزله زده توانستیم به جمع بندی زیر برسیم:
۱- خرید بخاری برقی به دلیل مصرف بسیار بالای برق و عدم کارایی استفاده به صورت همزمان در ساختار فعلی برق روستاها کاملا منتفی شد.
۲- بخاری گاز سوز (کپسولی) به دلیل عدم وجود بخاری مناسب (گرما و ایمنی) از لیست خرید خارج شد.
۳- تنها گزینه مناسب بخاری نفتی شناخته شد و تمرکز برای پیدا کردن بهترین ها و با کیفیت ترین های موجود در بازار شد.
با توجه به این که در زمان خریدهای ما هنوز در تهران فصل سرما فرا نرسیده بود، پیدا کردن بخاری برای تعداد بالا کمی مشکل بود و ما را به سمت تولید کننده ها برد.
شروع سفر:
چهارشنبه سوار بر اتوبوس شبانه راهی تبریز می شویم تا صبح اول وقت سرند باشیم. پنج شنبه صبح آقای نادر یابان و آقای حمید به استقبال ما می آیند و با یک دستگاه پاترول و یک دستگاه پژو راهی سرند و محل نگهداری وسایل سفر قبلی می شویم.
خاور حامل بخاری و لباس گرم، روز قبل حرکت کرده و در سرند منتظر ماست. دو دستگاه نیسان و پیکان بار هم در سرند منتظر ما هستند. بارها را از خاور به انبار منتقل می کنیم.
برنامه توزیع را مشخص می کنیم و با بار زدن و تقسیم وسایل در پاترول، پیکان بار و نیسان راهی مسیرهای تعیین شده می شویم.
به منظور تقسیم بهتر کالاهای گرمایشی در تمام مناطق زلزله زده مسافت زیادی پیموده شد تا به روستاهای بیشتری در محدوده ورزقان، اهر و هریس کمک ها انتقال داده شود.
دور روز کامل و طی چند بار رفت و آمد توانستیم تمام کالاهای تهیه شده را به دست روستاییان برسانیم.
روستاهایی که کار امداد رسانی در آن ها انجام شد عبارت بودند از: دوپیق، دغلیان پایین، دغلیان بالا، هلان، ملالار، ولیلو، نمرور، قره گونی و تازه کند سرند.
آن چه دیدیم:
وضعیت آوار برداری و ساخت خانه ها در روستاهای مختلف مناطق زلزله زده کاملا متفاوت بود. به طوری که در برخی روستاها مانند نیچران کار آوار برداری تا حد زیادی انجام شده بود و تعدادی خانه با سرعت خوبی در حال ساخت بود. در برخی روستاهای دیگر مانند دغلیان تعداد زیادی کانکس انتقال داده شده بود و کانکس ها در حال نصب بودند.
اما در یکی دو روستا به صورت عجیبی دیدیم که هیچ کاری انجام نشده بود!
به نظر می آید در روستاهایی که مردم توان و همت پیگیری داشته اند کارها به خوبی پیش می رود.
با توجه به نزدیک بودن فصل بارش ها قطعا در بسیاری از مناطق امکان ساخت خانه نخواهد بود و انتقال کانکس های پیش ساخته بهترین گزینه به نظر می آید. به نظرم این روشی بود که باید از روز اول دنبال می شد. گویا ما هم چنان باید تجربه کنیم و با آزمون و خطا بهترین راه حل ها را پیدا کنیم.
در اکثر روستاها تلاش برای ساخت خانه ها به چشم می خورد.
در یکی از روزهایی که برای خرید بخاری به بازار رفته بودیم به طور اتفاقی با موسسه ای به نام جان نثاران در تبریز آشنا شدیم که شنیدیم در مناطق زلزله زده مستقر شده اند و کمک رسانی می کنند.
در بدو ورود به سرند به محل این موسسه خیریه که در مدرسه ای به صورت موقت ساکن شده بودند رفتیم و بازدیدی از فعالیت های این گروه داشتیم و به واقع لذت بردیم از این نظم و دلسوزی و احترامی که برای مردم زلزله زده قائل بودند.
اگر به طور خیلی خلاصه بخواهم فعالیت هاشون رو تو این منطقه توضیح بدم این میشه:
۱۳ روستا را به طور کامل تحت پوشش قرار داده اند به این معنی که هر آن چه وسیله زندگی نیاز داشته باشند مانند بخاری، پتو، لباس و … در اختیارشان قرار می دهند.
نانوایی موقت احداث کرده اند و پخت روزانه دارند و با کوپن هایی که در اختیار روستاییان قرار داده اند هر روز یک نفر از هر روستا برای دریافت نان مردم مراجعه می کند و نان تازه را در روستا پخش می کند.
به همین صورت غذای گرم برای این روستاها تهیه می شود که هر سه وعده را شامل می شود.
هر چند این دوستان خیلی گله مند بودند و خسته از این که باید انرژی شان صرف کارهای اداری بی مورد شود و حتی نگران از این که با باز شدن مدارس، آموزش و پرورش جای آن ها را بگیرد.
نیازی که از این پس خیلی ضروری به نظر می آید، توزیع سوخت رایگان در روستاها می باشد. تقریبا همه بخاری نفتی یا والور دارند اما تامین نفت برای خانواده ها کار مشکلی است. هم چنین احداث نانوایی سیار و توزیع نان در بین روستاها گزینه بعدی است.
گزارش مالی:
مجموع هدایای نقدی که برای سفر دوم به آذربایجان جمع آوری شده بود ۱۲۹۹۱۰۰۰(نزدیک سیزده میلیون) تومان بود که عمده آن برای خرید بخاری و لباس گرم هزینه شد.
در مجموع ۲۲۷ عدد بخاری، حدود ۲۰۰ دست ست کامل لباس گرم و دستکش و کلاه و جوراب پشمی، ۲۱ کمک نقدی مستقیم به زنان بی سرپرست، و مبالغی کمک نقدی به موسسه خیریه مستقر در منطقه برای تامین نان و غذای گرم هزینه شد.
جدول هزینه های انجام شده در سفر دوم را در این صفحه ببینید.
هم چنین تصویر فاکتور کالاهای تهیه شده را از اینجا دریافت کنید.
نکته: در هر دو سفر به آذربایجان برای انتقال کمک های مردمی، هزینه های سفر افراد شرکت کننده در برنامه (وسیله نقلیه، خورد و خوراک و …) به عهده خود آن ها بوده و حتی یک ریال هم از مبالغ جمع آوری شده هزینه نشد.
همسفران سفر دوم به آذربایجان: رضا عسگری، فاطمه قلی زاده، فرشته راستی، مهدی طالبی، مریم نورایی نژاد، علی باریکانی، علی زمانی یکتا و علی زرین آباد.
هر چند آقای اصغر بیات نتوانستند در این سفر همراه ما باشند اما در خرید وسایل و آماده سازی بار ارسالی زحمت بسیاری کشیدند که جا دارد از ایشان تشکر کنیم.
تشکر از آقای ابراهیم اهل روستای نیچران که خود از آسیب دیدگان زلزله بودند و کمک بسیار زیادی به ما کردند.
خدا قوت رفیق
پایان سفر:
و در ساعت ۸ شب جمعه ۳۱ شهریور ماه با آخرین بازگشت از روستاها، به پایان سفر می رسیم و راهی تبریز و ترمینال و سفر شبانه به تهران…
سپاس گزارم از پروردگار بزرگ که فرصت و توان اجرای این کار سنگین را به بنده و دوستانم داد.
و یک بار دیگر تشکر می کنم از تک تک عزیزانی که در این کمک رسانی به هموطنان سهم داشتند…
امیدوارم هموطنان من در این مناطق زمستان امسال را با کمترین مشکل سپری کنند و به زودی سرپناهشان ساخته شود…
عکس ها از: علی زمانی یکتا
لینک های مرتبط:
– فراخوان کمک کوهنوردان و طبیعت گردان برای زلزله زدگان آذربایجان
– گزارش قسمت اول سفر به مناطق زلزله زده
تاریخ سفر: ۳۰و ۳۱ شهریور ماه ۹۱
تاریخ تنظیم اولیه گزارش: ۱۱مهرماه